القائمة الرئيسية

الصفحات

فقه اولویت ها: «بین ازدواج و تحصیل/کار کدام یک بهتر است؟»

 


متن مشاورت:  

من در حال تحصیل در رشتۀ طب انسانی هستم و هنوز در ابتدای راه قرار دارم‌ و همیشه می‌بینم که شما در مورد بودن یک زن در خانه می‌نویسید و صادقانه بگویم، من به بودنم در خانه موافق هستم و آرزوی من همین است که در خانه باشم؛ اما شرایط و جامعه ما را مجبور می‌کند که تدریس کرده و شاغل شویم و بعد از سال‌ها رنج و زحمت به ما نمی‌سزد که در خانه بنشینیم، در نهایت هر چه باشد، دردناک است، من قطعاً در تخصص هایی که شامل مردان و اختلاط است، مانند داخلۀ اطفال و غیره کار نمی‌کنم، اما حالا هر شخص متدینی که به خواستگاری‌ام می‌آید، نمی‌خواهد کار داشته باشم‌، هرچند رسیدگی به خانه و اطفال خسته کننده نیست و من‌ در امور خانوادگی کوتاهی نمی‌ورزم، و اگر ببینم وظیفه‌ام حواسم را پرت می‌کند از آن دست می‌بردارم و به خانه ام توجه می‌کنم. 

سوال اینست، آیا ازدواج با مردی که مخالف کار خارج از خانه‌ است را رد کنم و یا اینکه ایدۀ کسب و کار را رها کنم؟ 

 

پاسخ: 

وقتی انسان میان دو امر قرار می‌گیرد، باید به اصل شریعت اسلام و عمل سلف صالح برگردد، لذا در فقه اولویت‌ها تأمل می‌کند و افکار خود را بین واجب و مباح مرتب می‌کند؛ بنابراین، تصویر در ذهن او روشن می‌شود و او رویکرد صحیح را می‌نگرد که فقط چند قدم دورتر است. 

موضوع آنقدر که مستلزم آگاهی است، نیاز به سردرگمی و حیرت ندارد و ما در عصر فتنه‌ها زندگی می‌کنیم که به مجرد گام نهادن به جهتی با فتنه‌های آشکار و پنهان روبروی می‌شویم، پس چه باید کرد؟ 

 

 1ـ به این حدیث بیندیش! 

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در حدیث صحیح می‌فرمایند: «يَا مَعْشَرَ الشَّبَابِ، مَنِ اسْتَطَاعَ الْبَاءَةَ فَلْيَتَزَوَّجْ؛ فَإِنَّهُ أَغَضُّ لِلْبَصَرِ وَأَحْصَنُ لِلْفَرْجِ، وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَعَلَيْهِ بِالصَّوْمِ؛ فَإِنَّهُ لَهُ وِجَاءٌ» 

یعنی: "كسی كه توانايی ازدواج كردن دارد، ازدواج كند، زيرا باعث حفاظت چشم و شرمگاه می شود. و كسی كه توانايی ازدواج را ندارد، روزه بگيرد. چرا كه روزه، شهوت را ضعيف و كنترل می كند". 

این حدیث بین ازدواج و استطاعت ربط داده است و عمل به آن بر هر دو جنس واجب می‌باشد، پس برای یک‌دختر جوان دلیلی وجود ندارد که ازدواج را به تأخیر بیاندازد، در صورتیکه از دین و اخلاق مرد راضی باشد، و حدیث متذکر خود دال بر لزوم ازدواج می‌کند. 

هر کس در حال و روز مردم این عصر بیندیشد، برایش واضح می‌شود که ازدواج در صورتیکه زمینه‌ی آن میسر گردد، حتمی و لازمی است ؛ زیرا ما در زمان غربت در میان مردان و زنان صالح، و زمانی فتنه‌ قرار داریم که جرقه‌های این فتنه‌ها همه جا را شعله‌ور کرده است! و فقط عده کمی هستند که به دین خود پایبند هستند..! 

 پس هر وقت دختری، مرد متدین و با اخلاق را دریافت، نباید آن‌را از دست دهد و خویشتن را بسبب عدم قبول این چنین مرد در روز آخرت مورد محاسبۀ شدید قرار دهد، از اینرو باید تقوایی الله متعال را پیشه کرده و برای حفظ دین، عفت، آبرو و عزت خود حریص باشی و هرگز به خاطر درس و برنامه کاری آینده، ازدواج خود را به تعویق نیندازی، زیرا همه چیز اولویت دارد و ازدواج، عفت عورت، عفت نظر و اولاد دار شدن مهمترین اولویت‌ها است.!   

- 2 من همیشه به نقل قول ها و نظریات دختران در مورد کار زنان روبرو می‌شوم و آنها را نقل می‌کنم.  

ابتسام، یک خانم شاغل، می‌گوید: "با توجه به تجربه‌ای که در کار دارم، فکر می‌کنم که در واقع باعث تأخير در سن ازدواج می‌شود، نه به خاطر مسائل مالی که خیلی‌ها درباره آن صحبت می‌کنند، بلکه به دلیل برخی نکات حسی دیگر کار یک دختر  

باعث می‌شود، برخی از آنها در برخورد با مردان، حیا را از دست بدهند، حتی اگر در چهار چوب مشروع باشد و چنانچه زن شاغل برخی از مردانی را می‌بیند که درآمد ماهانه‌ی آن خیلی بالا بوده و مالک مو‌تر زیبا می‌باشد، بنابراین او را با هر مرد جوانی که از او خواستگاری کرده، مقایسه می کند، لذا ازدواج او بسیار به تأخیر می‌افتد و بدتر از آن این است که برخی از مردان معتقدند دختری که به بازار کار رفته است، به ویژه در عرصه شرکت های تجاری و امثال آن معصوم نبوده و فطرت زنانگی خود را از دست می‌دهد و زمانیکه دختری وارد گرداب کار می‌شود و کارسال‌های او را می‌دزد، ازدواج را فراموش می‌کند و ناگهان از خواب بیدار می‌شود خود را در آستانه سی سالگی می‌بیند که قطار ازدواج را از دست داده است"  

به همین دلیل است که ما همیشه اولویت‌ها را به یاد می‌آوریم، به محض اینکه به سی سالگی رسیدید، آن سیلی را دریافت می‌کنید که شما را راهنمایی می‌کند و شما را به سال های قبل برمی‌گرداند، در حالی که قلب شما از ندامت و اندوه گذشته حسرت می‌خورد

3ـ جامعه شما را مجبور به اتمام تحصیلات و کار می‌کند. 

 

اینجا «جامعه» را ذکر می‌کنیم و این معیار که در امت شکست و زوال ما زاده شد، ملاک تفکیک و ملاحظه دادن به «نظر جامعه» است! وقتی سال‌ها‌، ساعت‌ها و روزها می‌گذرد و من خودم را بی خانواده می‌بینم، نظر جامعه در این بحران برای من راه حلی نخواهد بود، بلکه من را همانند دیگران که از کار دست برداشته اند، دور پرت می‌کنند!    

زن مسلمان یقین داشته باشد که در زندگی دنیوی خود هیچ مرجعی جز قرآن و سنت ندارد، پس به این فرمان الله متعال که تو را مخاطب قرار داده است، برگرد: ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ/ و در خانه‌های خود بمانید﴾[ الأحزاب: ٣٣] دانستن‌ اهداف و مقاصد امر به ماندن زنان در خانه ها که همانا حفظ عفت و پاکدامنی آنان‌ می‌باشد، لازمی‌است و همچنان به امر آنکه برایت فرموده اند: "إذا خطب إليكم من ترضون دينه وخلقه فزوجوه، إلا تفعلوا تكن فتنة في الأرض و فساد عريض" يعني: (هرگاه خواستگاری نزد شما آمد که از دیانت و اخلاق او راضی بودید- با او موافقت کنید و- دخترتان- را به عقد و ازدواج او در بیاورید، اما اگر این کار را نکردید فتنه و فساد گسترده ای بر روی زمین برپا خواهد شد" سنن ترمذی حدیث ١٠٤٨   

از همین جا، سخنان دکتر زینب را ذکر می‌کنیم که می‌گوید: «رفتن زنان به کار بیرون از خانه یکی از اسباب اساسی است که به چند دلیل باعث افزایش تأخیر ازدواج در جهان عرب و اسلام ما شده است:   

۱ـ تصور نادرست از ازدواج که صرفاً تبدیل به رابطه ای شده است که فقط جنبه عاطفی بین همسران را ارضا می‌کند و عدم درک نقش ازدواج و تأثیر جدی آن در شکل گیری جوامع خوب و صالح.   

 ۲_ تصورات غلطی که برخی از دختران معتقدند اینکه کار بزرگترین وسیله برای رسیدن به خودشناسی، استقلال، ساختن شخصیت و کسب درآمد شخصی و غیره می‌باشد که در واقع این نوعی خود پسندی است در حالیکه لازم است که دختران بدانند که موفقیت و تشکیل شخصیت آنان در تشکیل خانواده مسلمان و موفقیت در آن و در تربیت فرزندان صالحی است که نسل‌های آینده هستند و بار پیروزی را به دوش می‌کشند.  

برخی از دختران زمانیکه جوانی از او خواستگاری می‌کند یا حتی شوهرش، مادیات گران و یا نفقه خوب را خواستار می‌شود و اینکه سطح زندگی او کمتر از آنچه در خانه پدری بوده است، نباشد. و این بر اساس شرعی‌ست که مرد را مکلف به انفاق می‌کند، پس چگونه زن از یک سو می تواند شرع الله متعال را اجرا کند و از سوی دیگر آن را رها کند، که این حق را بر مرد داده است همسرش در خانه باشد و از او و فرزندانش بنابر این قول پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم مراقبت کند: «كُلُّكُمْ راعٍ وكُلُّكُمْ مسؤولٌ عنْ رعِيَّتِه: والأَمِيرُ رَاعٍ والرَّجُلُ راعٍ علَى أَهْلِ بَيْتِه، والمرْأَةُ راعِيةٌ على بيْتِ زَوْجِها وولَدِه، فَكُلُّكُمْ راعٍ، وكُلُّكُمْ مسؤولٌ عنْ رعِيَّتِهِ»( متفق علیه)، یعنی :"همه ی شما مسئوليد و هريک از شما درباره ی زيردستانش بازخواست می شود؛ رهبر يا حاکم، مسئول رعيت است و مرد، مسئول خانواده اش؛ و زن درباره ی خانه ی شوهرش و فرزندان او مسئوليت دارد. پس همه ی شما مسئوليد و درباره ی زيردستان خود بازخواست خواهيد شد"   

 در نتیجه، کار یک دختر باعث شده است که مردان جوان فرصت‌هایی را از دست بدهند که باید به دنبال امرار معاش باشند، ازدواج کنند و خرج خانواده‌شان کنند.   

در حالیکه ما درمی‌یابیم که در پهلویی مصارف گزاف ازدواج بسیاری از پسران جوان بیکار هستند، بنابراین ایده ازدواج برای آنها دور از تصور است و به سختی می‌توانند به آن دست یابند.  

و متاسفانه این مشکلات زمانی افزایش می‌یابد، آنگه که دختران جوان فکر ازدواج را در فهرست اهداف اساسی خود قرار نمی‌دهند و فراموش می‌کنند که ازدواج امر فطری‌ست که الله متعال آنرا در وجود زن و مرد آفریده است.‌  

دلایل غیر قانع‌کننده‌ای وجود دارد که دختران هنگام بیرون رفتن سر کار بیان می‌کنند، از جمله اینکه در خانه نمی‌نشیند تا کسی از او خواستگاری کند و باید تا آن زمان وقت خود را مشغول کند!    

در اینجا باید گفت: شرط نیست که او باید وقت خود را در کار مشغول کند، بلکه باید به آموختن و حفظ قرآن کریم بپردازد یا به یکی از مؤسسات علوم شرعی بپیوندد و علوم شرعی را فرا گیرد.  

و برخی دیگر آنان متقاعد شده اند که در صورت ازدواج نکردن، باید درآمد شخصی داشته باشند. باید گفت: در این حالت به آنان لازم است که باید احتیاط کنند تا با رقابت با مردان در کار، هدف والای ازدواج را مختل نکنند. و ازدواج مانند رزق در دست الله متعال است در صورتیکه عدم تحقق آن، باید انسان عفت و پاکدامنی پیشه کند، چنانکه الله متعال می‌فرماید: ﴿وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّىٰ يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ﴾[ النور: 33]

ترجمه: و آنانکه قدرت مادی ازدواج را نمی‌یابند، باید عفت خویش را نگهدارند تا الله متعال ایشان را به اساس فضل خویش بی‌نیاز سازد.  

  

۴- "بر ما لازم نیست که بعد از این همه سال سخت کوشی و تلاش در خانه بنشینیم و به هر صورت این کار خیلی دردناک است"  

برمی گردیم به اصل بودن زن در خانه و رسیدگی به امور شوهر و فرزندان به این فرموده‌ای الله متعال: ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَىٰ﴾[ الأحزاب: ٣٣]  

ترجمه: و در خانه های خویش بمانید و مانند عهد جاهلیت پیشینه زینت خویش را آشکار نسازید.  

 و هر که بخاطر الله این کار را ترک کند و تقوایی الله را پیشه کند، به الله قسم، این زوال نعمت نه، بلکه اصل نعمت و از جهت حفظ اولویت‌های خانه و شوهر و فرزندان است،  

 اگر زن به نصوص شرعی و وصیت‌های پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم بر زن برای رعایت حقوق شوهرش رجوع کند و به آن تعمق کند پس همه سعی‌و‌تلاش خود را برای کسب رضایت شوهر خود مبذول می‌دارد.  

امام احمد از حصين بن محصن روايت كرده است كه:  

أن عمة له أتت رسولَ اللَّهِ صلَّى اللَّهُ علَيهِ وسلَّمَ في بَعضِ الحاجةِ ، فقالَ : أي هذِهِ ! أَذاتُ بعلٍ ؟ قلتُ : نعَم ، قالَ : كيفَ أنتِ لهُ ؟ قالَت : ما آلوهُ إلَّا ما عجزتُ عنهُ , قالَ : [ فانظُري ] أينَ أنتِ منهُ فإنَّما هوَ جنَّتُكِ ونارُكِ"( إسناده صحيح)  

عمه اي او نزد پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم برای حاجتی آمده بود و حاجت خود را برآورده كرد، پس پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: آیا شوهر داری؟ گفت: بله، فرمودند: با او چطوری؟ گفت: در حق وی هیچ کوتاهی نمی‌کنم؛ مگر در آنچه که قادر به انجام آن نباشم، رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: "پس بنگر چه منزلتی در نزد او داری چون او بهشت یا جهنم توست".  

و همچنان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم می‌فرمایند: "لو كنتُ أمِرًا أحدًا أن يسجدَ لأحدٍ ، لأمرتُ المرأةَ أن تسجدَ لزوجِها". ( صحیح: صححه الألباني) اگر به کسى دستور می‌دادم کسى را سجده کند، به زن دستور می‌دادم شوهرش را سجده کند.  

 آنچه صریحاً نهی شده است، تحمیل باری بیش از توان بر نفس و مخالفت با طبیعت آن است، زیرا این اصل شر است  

٥«- مطمئناً در تخصص هایی که مردانه و اختلاط دارند مانند داخلی اطفال و غیره کار نخواهم کرد»  

 

مشکل فقط در اختلاط شغلی نیست؛ زیرا اختلاط در جاده‌ها و ایستگاه‌ها وغیره نیز وجود دارد، بنابراین ما آفتاب را با غربال نمی‌پوشانیم و اختلاط را فقط در عرصه‌ی کار و وظیفه محدود نمی کنیم.   

اِشکال دیگر در مورد مسئولیت ازدواج اینست که ما مدعی نیستیم که کار حواس زن را بیهوده از خانه دور می‌کند، اما به الله قسم ندرتاً می‌توان دختری را پیدا کرد، در حالی که متاهل بوده از کار خارج از خانه احساس ندامت نکند.   

و یکی از ابعاد مشخص کار یک زن این است که ما انتظار نداریم آن خانواده از سه نفر (زن، شوهر، فرزند) تشکیل شود  

اگر پایه‌ی فکری زن آلوده به عقاید فمینیستی نباشد و دچار غرور و تحقیر شوهرش نشود، او هم زن واقعی نخواهد بود او به طور طبیعی با دوگانگی زندگی نمی کند، زیرا الله متعال جنسیت را به دو دسته تقسیم کرده است که هر کدام کارکردهای انعکاسی برای رسیدن به یکپارچگی در خانواده دارند بناء کار مرد خارج از خانه و کار زن در داخل خانه است و در اینجا این سخن برای طعن نیست ، بلکه این یکی از دلبستگی‌های کار است خواهیم یا نخواهیم، و به جز از شخص جاهل بر واقع امروزی هیچ کسی آنرا رد نمی‌کند.  

خیلی از خانم ها چنین می‌پندارند که حرف زدن در مورد این موضوع در حقشان بی‌انصافی است و از این منظر به این موضوع می‌نگرند... لزومی ندارد که تو هم اکنون جهات منفی و مخالفات کار زنان را که می گوییم، احساس کنی، و به این باور باشی که تو توانایی این را داری که به وظیفه و امور خانه یکجا رسیدگی کنی ، اما به الله سوگند نمی‌توانی، امر به تدریج پیش می‌رود و هیچ زنی بالای سی سال به تو دروغ نمی‌گوید که راحت است و از انتخاب کار و ترک ازدواج پیشمان نیست! 

بعد تو در یک مرحله از "خود دررفتگی" زندگی خواهی کرد، موضوع این است که تو وارد عرصه‌ی "محرومیت جنسی" می‌شوی، و در یک حالت دگرگونی بسر خواهی برد، چون تو زنی در خانه و مردی در خارج از خانه هستی که مسئولیت های زیادی به عهده داری[ در واقع اینگونه نیست] و در پایان عمر احساس پشیمانی خواهی کرد و به گوش دادن به فطرت خود باز خواهی گشت.  

فطرت تو می‌گوید:  

✓ کار اصلی تو در خانه است  

 ✓ مسئولیت‌های تو در خانه‌ات است

✓ شخصیت خود را در خانه بساز 

✓ خواهان نگاه‌های فخورانه هستی پس به چشمان شوهر ات نگاه کن  

پس برای تحقق این امور تو مجبور به خارج شدن از خانه نیستی.  

در این جا فرصت را برای ذکر این پست ترجمه شده یک زن خانه دار آمریکایی از دست نمی‌دهیم که در آن از خوشحالی خود براینکه برای مدت طولانی دست از کار کشیده و خود را وقف مراقبت از شوهر و فرزندانش مانند خانواده های سنتی کرده است، صحبت می کند، کامنت هایی که با این پست موافق بودند، می خواستند کار را ترک کنند؛ اما به دلیل هزینه های بالای زندگی نمی توانستند با اشاره به تفاوت اقتصاد دهه 1950 با اقتصاد کنونی، سیستم اقتصادی غرب حتی فرصت های زنان غربی در انجام کارهای که دوست دارند و مناسب با فطرت زنانگی‌ آنهاست را تضعیف کرده است  

اما در مورد ما در جهان اسلام، برخی از خواهران مسلمان -الله آنها را هدایت کند- خوشبختی خود را در کار می‌پندارند و به خودسازی و جاه طلبی به ترک خانه و انجام کار خارج از آن بدون اجبار ساعت های طولانی اهمیت می‌دهند. به این دلیل که فمینیسم مشاغل کاری را زیبا و مهم جلو داده و کارهای خانه و تربیت فرزندان را ناچیز می‌شمارد.  

این زن آمریکایی چنین می‌گوید: (من دوست دارم مانند زنان در دهه 1950 یک زن خانه دار باشم)   

من همسر و مادر چهار فرزند هستم، قبلاً کارمند دادگستری بودم و سعی می‌کردم وکیل شوم، اما وقتی با شوهرم ازدواج کردم، او به من گفت که اگر نمی خواهم کار کنم، پس مشکلی نیست. در آغاز رابطه ما، من به کار ادامه دادم، اما با گذشت سالها احساس خستگی کردم و در سال 2013 کار را رها کردم و در سال 2015 صاحب دو فرزند شدم و تصمیم گرفتم که همه وقت خود را صرف رسیدگی و تربیت اولاد هایم کنم، و سعادتمند ترین لحظه‌های زندگیم را سپری می‌کردم و هر روز خود را در کنار فرزندانم سپری می‌کردم،   

من از مراقبت از شوهرم و اطمینان خوشحالی و تغذیه او لذت می‌برم، مطمئن می‌شوم که خانه هر روز برای او و فرزندانمان تمیز است، فقط نگاه سپاسگزاری را در چشمان همه آنها می‌بینم و قدردانی را که از آنها دریافت می‌کنم برایم خوشایندتر از هر گونه وظیفه است، ما یک ازدواج سنتی داریم و به من چیزهایی گفته اند مانند: شستشوی مغزی شده ام و شوهرم مرا کنترل می کند، اما من اصلا اینطور نمی‌پندارم. 12 سال از ازدواج و زندگی مشترک ما می‌گذرد و باهم سعادت‌مند هستیم، و باورمند برین هستم که این خوشبختی ما به دلیل شیوه زندگی سنتی ماست، و قبل از اینکه کسی فکر کند ما پول زیادی داریم تا بتوانم در خانه بمانم، این نمی‌تواند بیشتر از این باشد. راستش شوهرم یک پولیس بازنشسته است و تنها درآمد ما در حال حاضر حقوق بازنشستگی است، اما من او منحیث قهرمانی می‌نگرم که برای کشور ما جنگید و دوستانی را در خارج از کشور از دست داده است، کارهایی انجام داده و دیده است که من حتی نمی‌توانم تصورش را بکنم، بنابراین حداقل کاری که می‌توانم انجام دهم این است که خانه مان را تمیز کنم، وقتی می‌خواهد برایش ساندویچ درست کنم، مطمئن شوم که صبح لباسش برایش آماده است، او مطمئن می‌شود ما خانه و غذای خوبی در شکممان داریم‌، او از هر مشکلی که ممکن است داشته باشیم مراقبت می کند. واقعاً نمی‌دانم اگر او را از دست بدهم چه کار می کنم، او همه چیز من است و من خیلی خوشحالم که با او ازدواج کردم)  

 در این مورد در پاسخ به کسانی که می‌گفتند کار زن شخصیت او را می‌سازد و از بین بردن آن زوال شخصیت اوست، نکته‌ای را اضافه می‌کنم:  

  

اولا: عناصر و مولفه های شخصیت در جامعه شناسی و روانشناسی چیست؟  

شخصیت شناسی در جامعه شناسی فقط مبتنی بر اکتساب بیرونی نیست! تعریف آنها از شخصیت و پیوند دادن آن با مهارت های بیرونی اشتباه است.  

شخصیت یک‌فرد عبارت از عناصر فطری و شایستگی‌های باطنی می‌باشد.  

 یکی از مهم ترین تعاریفی که به نظر من مناسب است، تعریف آلبرت است که می گوید شخصیت عبارت از سازمانی پویا در روان فرد از آن استعدادهای روانی-فیزیکی‌ست که نحوه کیفیت و سازگاری او با محیط را مشخص می کند. آیا آمادگی جسمانی و روانی زنان به او اجازه می دهد در کار خود با مردان رقابت کنند؟   

آیا این تمایلات فطری زن دعوت به این می‌کند که از شخصیت طبیعی خود به شخصیت عملی بر اساس اکتساب های بیرونی خارج شود؟  

 تمایلات واقعی و فطری زن در کار نیست، تمایلات او در بودن در خانه است و این امر شخصیت او را نفی نمی‌کند و حتی آن را خنثی نمی کند، زیرا فطرت او چنین است و تمام تمایلات فطری و بیولوژیکی او را به مزاحمت و رقابت با مردان فرا نمی‌خواند

در همین زمینه، اگر زنی نمی‌خواهد کار کند، آیا این به معنای از بین بردن شحصیت‌اش بدست خودش است؟ 

شناسایی تمایلات و صرف انرژی برای انجام آن و توسعه آن هدف تلقی می شود، آیا می‌توانید این هدف را صرفاً به دلیل مغایرت با مرجع اشتباه در مفهوم شخصیت با توجه به ((برخی)) لغو کنید.   

به همین ترتیب، اگر به طور کلی لزوم کسب تجربه و کسب بیرون را فرض کنیم، این انگیزه برای کار نیست، زیرا کسب بر اساس روابط بیرونی در محیط کار نیست، بلکه کسب یکی از ساده ترین مسائل می‌باشد، حتی رابطه مادری با فرزند او یک نوع اکتساب است و همین‌گونه امور دیگر، بنابراین بحث برای رابطه مستقیم بین کار زن و شخصیت او یک بحث باطل و سست است.  

آخرین نصیحت  

 مردی که برای خواستگاری تو می‌آید و تمام صفات مرد صالح، متدین و با اخلاق در وی جمع شده باشد را رد نکن. چون تحصیلات تا آخر عمر با تو نمی‌ماند و اسناد تحصیلی‌ات احساس مادری را برایت نمی‌دهد و هرگز حس طاعت و فرمانبردای را در وجودت غرس نمی‌کند، همه‌ی این عناصر فقط مولفه های غربی هستند و به هیچ وجه به اسلام ما مربوط  

نمی‌شوند، بل آن چه را که آموخته ‌ای، برای فرزندانت بیاموز؛ زیرا آنان اولویت‌ تو هستند و اگر می خواهی در خانه خود به آن مشغول شوی به الله سوگند هیچ چیز بهتر از کسب علوم اسلامی و فراگیری آنچه بر هر زن و مرد مسلمان واجب است، نیست، اما به تاخیر انداختن ازدواج به بهانه‌ی تحصیل و کار، چیزی جز افکار شیطانی نیست.  

 و این که ازدواج کردی هرگز منفعت تو را نفی نمی کند، خانه‌ات را کانونی برای تولد نسلی بر اساس شریعت اسلامی بگردان که در آن اصول و اساسات دینی را برپا کنی و آن‌را یکی از مرزهای امت قرار بدهی، بناء منزلت والایی بودن در خانه و نعمت فرزند داری، زایمان و تربیت را دست کم نگیر.  

به الله سوگند! شریف ترین اعمال و بزرگترین حرکت اصلاحی در میان این همه فساد است..  

 پس راه مادران مؤمنان ، زنان صحابه و صالحان صدر اسلام را دنبال کن..  

 از الله متعال می‌خواهیم چشمان همه مردان و زنان مسلمان را منور گرداند و به آنان توفیق تربیت نسل صالح و مصلح عطا فرماید . 

 

وآخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على أشرف الأنبياء والمرسلين سيدنا محمد وعلى آله وصحبه أجمعين.. 

 

كانال: قلم دختر مسلمان 

https://t.me/qalam_muslim