وقتی میگوییم: «ضرورت» موضوع را به مفاهیم اسلامی ربط میدهیم و آنچه برای فرد لازم است، مستقیماً برای جامعه لازم میباشد و آنچه بر حق بنا شده باشد ، حق و آنچه بر باطل بنا شده، باطل است!
همیشه به یاد داشته باشیم که شریعت اسلامی منهجی یکپارچه و کاملیست که همه ابواب دنیوی و اخروی را در برمیگیرد!
منهجِ مبتنی بر توحید و تطبیق نصوص قرآن و سنت در هر گام میباشد، چنانچه در هر مرحله برای ما اصول دقیقی را در تربیت روانی، اعتقادی و اجتماعی ایجاد کرده و هرگز مفاهیم تربیتی و خانوادگی را بدون تحکیم رها نکرده است.
بعضیها اینجا و آنجا جستجو میکنند اما به اصل امور که همانا شریعت اسلام است برنمی گردند، الله را بابت نعمت اسلام که بر ما عطا فرموده است، سپاسگزاریم!
«بنای تربیتی» مهمترین چیزی که بدان نیازمندیم، تحکیم این مفهوم است که در عصر ما بیش از همه ضایع گردیده و از دست رفته است!
« مطابق رهنمودهای نبوی »: آنچه را که همواره بخاطر میآورم، این قول الله متعال است: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا﴾[ المائدة: ٣]
ترجمه: «امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را به عنوان دين بر شما برگزیدم».
یکی از بزرگترین نعمتهای الله متعال بر بندگانش این است که دینشان را برایشان کامل کرده و هیچ دربی برایشان باقی نگذاشته است مگر اینکه در آن پایهها، اصول و احکام و حکمتهای را گذاشته که به وسیله آنها مسلمان هدایت شود.
تربیت فرزندان یک مسئولیت مشترک بین والدین بوده و تنها مسئولیت یکی از آنان نیست، چنانکه در صحیح بخاری از ابن عمر رضیاللهعنه روایت است که پیامبر صلیاللهعلیهوسلم میفرمایند: «كُلُّكُمْ رَاعٍ فَمَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ، فَالأَمِيرُ الَّذِي عَلَى النَّاسِ رَاعٍ وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْهُمْ، وَالرَّجُلُ رَاعٍ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْهُمْ، وَالمَرْأَةُ رَاعِيَةٌ عَلَى بَيْتِ بَعْلِهَا وَوَلَدِهِ وَهِيَ مَسْئُولَةٌ عَنْهُمْ، وَالعَبْدُ رَاعٍ عَلَى مَالِ سَيِّدِهِ وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْهُ، أَلاَ فَكُلُّكُمْ رَاعٍ وَكُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ».
یعنی: «هریک از شما مسئولید و دربارهٔ رعیت خود پرسیده خواهید شد، بنابراین امیری که بر مردم گمارده شده مسئول آنان است و دربارهٔ آنان پرسیده خواهد شد، و مرد مسئول اهل خانهٔ خود است و دربارهٔ آنان پرسیده خواهد شد، و زن مسؤول خانهٔ شوهر خود است و دربارهٔ آنان پرسیده خواهد شد، و برده مسؤول مال آقای خود است و دربارهٔ آن پرسیده خواهد شد، پس بدانید که همهٔ شما مسؤولید و همهٔ شما دربارهٔ رعیت خود مورد پرسش قرار خواهید گرفت».
شکلگیری ذهنیت، ارزشها و حالت روحیوروانی طفل مربوط به حاصل غرس والدین است، اگر غرس غنی و مملو با پایههای دینی باشد، حاصل هم جوان و شکوفا میشود، اما اگر با مهجوریت شرعی همراه باشد، حاصل بجز از خار و خاکستر چیزی نخواهد بود !
یکی از بزرگ ترین نصیحتهای تربیتی روایتیست که در سنن ابی داود از عمرو بن شعیب از پدرش از جدش رضیاللهعنه آمده است که فرمود: که رسول الله صلىاللهعليهوسلم فرمودند: «مُرُوا أَوْلادكُمْ بِالصَّلاةِ وهُمْ أَبْنَاءُ سَبْعِ سِنِينَ، واضْرِبُوهُمْ علَيْهَا، وَهُمْ أَبْنَاءُ عَشْرٍ، وفَرِّقُوا بَيْنَهُمْ في المَضَاجِعِ» یعنی: «فرزندان تان را در هفت سالگی به نماز امر کنيد و چون ده ساله شدند، به خاطر کوتاهی در نماز تنبيه شان نماييد و رختخواب شان را از هم جدا کنيد».
« سه سال» برای ایجاد تفکر علمی جهت سازماندهی کار عملی طفل کافی است!
این مرحله از عمر طفل صرفاً تصادفی نبوده، بلکه مرحلهای برای بررسی تواناییهای معرفتی و عملی طفل است، پس برای او تعلیم بدهی چون او در مرحلهیست که اهمیت کلام و گوینده را درک میکند.
به او حکمت، اهداف و مقاصد دین را بیاموز و در اینجا ضرورت دادن فضایی برای پرسش، طرح و تفکر به طفل را یادآور میشویم، مسئله نماز را تنها در محوطهی امر قرار نده: چنان کن و چنین نکن! بلکه نماز را با تمام حکمتها، فضائل و احکام آن به وی بیاموز و محبت پایبندی به نماز را در قلب وی ایجاد کن.
گفتگو کن، تعلیم بدهی، پاسخ بدهی و تربیتاش کن.
توجه به غرس و حاصل سالم ( اولاد صالح) ، مسئولیت بزرگی بر عهده پدر و مادر است که نمیتوان تا سن ده سالگی طفل را منتظر ماند و سپس او را با ضرب و شتم مجبور به ادای نماز و گرفتن روزه کرد.
تو سه سال مهم طفل خود را دزدیدی!
و مراحل یادگیری و پایبندی او را درهم شکستی!
بعد مستقیم به سوی امر حرکت کردی !
در حالیکه این درست نیست پس اگر این کار را انجام دادی، آنگه هرگز از دلیل مهجوریت دینی و شکاف آموزشی او نپرس !
یکی از بزرگترین دلایل بر این امر، فرمودهای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم است که میفرمایند: «مُرُوا أَوْلادكُمْ بِالصَّلاةِ وهُمْ أَبْنَاءُ سَبْعِ سِنِينَ، واضْرِبُوهُمْ علَيْهَا، وَهُمْ أَبْنَاءُ عَشْرٍ، وفَرِّقُوا بَيْنَهُمْ في المَضَاجِعِ»، یعنی: «فرزندان تان را در هفت سالگی به نماز امر کنيد و چون ده ساله شدند، به خاطر کوتاهی در نماز تنبيه شان نماييد و رختخواب شان را از هم جدا کنيد».
چون ایشان صلیاللهعلیهوسلم حسن بن علی رضی الله عنهما را از خوردن خرمای صدقه برحذر داشته کرد و فرمودند: "آیا نمی دانستی که صدقه بر ما جایز نیست؟" پس امر کردند خرمایی را که گرفته بود بیاندازد و عمر حسن رضیاللهعنه در هنگام وفات رسول الله صلیاللهعلیهوسلم هفت سال و چند ماه بود.
او را مورد ضرب و شتم قرار نده، بلکه از اصل عمل مسلمانان به او آگاهی بده ، سپس در هفت سالگی بصورت قولیوشفاهی به او امر کن؛ چون میخواهیم نسلی دانا و هوشیاری را تربیت کنیم که از حقیقت شریعت اسلام آگاه باشد، نه نسلی که در خورد سالی مجبور کرده شود و در بزرگسالی درهم بشکند!
ضرورت تداوم تربیت صالح و تحکیم اعتقادی بر هیچ عاقلی پوشیده نیست!
خلاصه اینکه نکته اساسی در ضرورت یادگیری روش های تربیتی روانی و عقیدتی برای طفل نه تنها منحیث نتیجهی خانوادگی ، بلکه حتی برای زدودن ناخالصی های عقب ماندگی و تفکر کورکورانه از این امت، نهفته است!
از الله متعال برای خود و خانوادههای مان خیر و صلاح را استدعا میداریم.